خداحافظی غریبانه مهدی مهدوی کیا تلنگر شدیدی بود به آنها که سالهاست بی دلیل لقب بهترین تماشاگران دنیا را به دوش می کشند و الفاظ پر طمطراقی به مانند یار دوازدهم و امثالهم این باور را در ما نهادینه کرده است که هواداری یعنی آنچه من و تو در سکوهای آزادی به منحصه ظهور می نشانیم
یار دوازدهمی که بارها در سالهای اخیر طعم تلخ حضورش را حس کرده ایم و این عنصر به معنای واقعی به شکل اهرمی وارونه به ضرر خودمان عمل کرده است . شاید لقب منحصر به فرد ترین تماشاگران دنیا لقب مناسب تری باشد . بی شک مقایسه حمایت 90 دقیقه ای مادریدیستاها و حضور بی دریغ بارسایی ها علیرغم شکست سنگین دور رفت برابر بایرن با آنچه تماشاگران ما نهایتا از دقیقه 75 به بعد انجام می دهند نتایج جالبی به همراه دارد.
انگار مفهوم فوتبال 90 دقیقه ای برای ما هضم نشده است که از اواسط بازی ایران عربستان یا استقلال الهلال بر ضد بازیکن و مربی و مدیر و همه و همه فریاد حیا کن سر می دهیم.رفتار زشت و غیر منصفانه من و تو بود که چنین خداحافظی سردی برای مهدوی کیا رقم زد و کار به جایی کشید که اسطوره باشگاه پرسپولیس باید در بین تشویق تماشاگران سپاهان از فوتبال خداحافظی کند.
شدنی نبود اگر چند لحظه جدا از غم شکست حداقل یک صدا با کسی خداحافظی کنیم که یادمان نرفته است چگونه دینش را به ملت ایران ادا کرده است....
نگاه بغض آلود بازیکن تمام نشدنی و نماد ادب و نجابت در فوتبالی با رکیک ترین الفاظ روی سکوها عجین شده است حقیقتا تضادی مشمئز کننده را در اذهان تداعی می کرد.
بی شک این روزها تماشای یک فوتبال 90 دقیقه ای در کانون خانواده به یک پشتکار مثال زدنی در کم و زیاد کردن صدای تلویزیون نیازمند است که مبادا فضای مقدس خانواده با محیط چندش آور استادیوهای سراسر کشور آلوده شود.
عجیب نیست اگر در این فوتبال آنها که سالهاست تلویزیون و کنفرانس مطبوعاتی را با سیرک و تکه پرانی های بیمزه اشتباه گرفته اند بی هیچ پیشینه ای در چرخه فوتبال و مربیگری به شکل حیرت انگیزی باقی مانده و افراد محجوبی به مانند جواد زرینچه و کریم باقری حتی رغبت به استادیوم آمدن هم نداشته باشند.
اشک های تلخ مهدی مهدوی کیا به یادمان آورد که ملتی خوش استقبال و بد بدرقه ای هستیم . در هیاهوی فوتبال و فینال و جام و قهرمانی حتی زحمت یک تشویق ساده و خشک و خالی را برای مردی که بارها لبخند به لبانمان نشانده بود ندادیم.
موشک خوش اخلاق و محجوبمان در نهایت تلخی و سکوت و با بدرقه سپاهانی ها از فوتبال کنار رفت تا بار دیگر به خاطرمان بیاید که با کریم باقری ها و عابدزاده ها چه کردیم و مقایسه این جریان با خداحافظی پپ گواردیولا در نیوکمپ حقیقت تلخی را برایمان تداعی کند و پوزخند ناخوشی به لقب بهترین تماشاگران دنیا هدیه بدهیم.
شاید تصمیم مهدی مهدوی کیا برای هجرت همیشگی به دیار ژرمن ها کمی ما جماعت ناسپاس را حداقل در برابر خودمان شرمنده کند که چه می شود که باید امثال عابدزاده و باقری و مهدوی کیا وهاشمیان و ....... را اینگونه دلزده می کنیم که حتی از حضور سمبلیک و مدیریتی در فوتبال هم گریزان هستند.
حتما آلبوم فوتبال ایران شرمنده ای کیایی خواهد بود که نتوانست آنگونه که می بایست با خالق زیباترین لحظه های فوتبالی ایران خداحافظی مفصلی داشته باشد.چهره غریبانه ات و بغض فرو خورده ات خراشی عمیق به قلب فوتبالی کشید که دیگر حقیقتا چهره دوست داشتنی در آن به ندرت یافت می شود...
غیر طبیعی ست اگر همه چیزمان به همه چیزمان نیاید و مدیران و سکوها و کارشناسان و وزرا و همه و همه تسلسی سراسر زیبایی و لذت و موفقیت را دایر کنند که خودمان و خودشان را شیفته این فوتبال لعنتی کرده اند
امروز وقتی کیای دوست داشتنی ما از فوتبال خداحافظی کرد باید قبول کرد تلنگری احساسی بود به ما آدم های به اصطلاح منطقی !! حالا بماند واکنش آنهایی که بینهایت به تو علاقمند بودند .
منبع: گل دات کام
خودتان قضاوت کنی آلمانی ها بهترند یا ما(ایرانی ها) معرفت آلمانی ها بهتر بود تا بعضی ها
بخش نظرات